آدمی؛ آه و دمی

آه از دمی که این همه ساعت طول می کشد...

آدمی؛ آه و دمی

آه از دمی که این همه ساعت طول می کشد...

آدم چیست
آه و دم
آه از دمی که این همه ساعت طول می کشد...

شمس لنگرودی/ خاکستر و بانو

-----------------------------------------------
اینجا برای دلم می‌نویسم و گاه تمرینی برای نویسندگی....

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین نظرات

رویاهای من

جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۰۳ ب.ظ

شاید مسخره بیاید یا من خیلی آدم خیال‌پردازی باشم....ولی بعضی وقتها که مادر پدرها رو با بچه‌های کوچیکشون توی پارکها میبینم، خودم رو تصور میکنم که نشستم روی نیمکت و دارم بازی دختر و پسرم رو تماشا میکنم و لذت میبرم و از ته دل میخندم و چقدر برای من مادر لذت دارد دیدن شادی کودکانم، دختر یک لباس صورتی قشنگ پوشیده و دارد با برادرش بازی می‌کند و او هم با اینکه 4-5 سال بیشتر ندارد ولی مثل یک مرد مواظب خواهر کوچکترش هست، من در این شادی غرق شده‌ام و در این همین حین آقای همسر با چهار بستنی قیفی از راه برسد و برود پبش بچه‌ها و بستنی‌هایشان را بدهد و بعد بیاید پیش من و با هم شروع کنیم به بستنی خوردن و من غرق شوم در این همه خوشبختی....

  • مهسا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی